امور دعاوی کیفری
حقوق کیفری یا حقوق جزا یا جنایی یکی از شاخه های حقوق عمومی است که هر رفتار خلاف قانون ، عرف و اخلاق حسنه در جامعه را مورد نکوهش و مجازات قرار می دهد.
از شاخصه های حقوق جزا (کیفری) ، مجازات و عقوبتی است که قانون برای آن در نظر گرفته است. از آنجایی که این نوع از ضمانت اجرا تنها در اختیار حاکمیت است ، حقوق جزا شاخهای از حقوق عمومی و سر و کار آن با مجازات هایی از قبیل جزای نقدی ، شلاق ، حبس و غیره می باشد.
حقوق کیفری عموما به جان ، حیثیت و آبروی افراد مرتبط میباشد ، چه زیان دیده (شاکی ، مدعی خصوصی) و چه متهم (متشاکی ، مشتکی عنه) ، برای تأمین منافع و جلوگیری از تضییع حقوق اساسی خود در تمام مراحل دادرسی از تحقیقات مقدماتی تا صدور و اجرای حکم باید با حقوق و تکالیف خود آشنا باشد.

شکایت کیفری
دعاوی کیفری
همان گونه که بیان شد دعاوی کیفری شاخه ای از حقوق جزا هستند که شامل جرایم ، مجازات ها و قوانین و مقررات کیفری می باشند دعاوی کیفری به آن دسته از دعاوی گفته می شود که در ارتباط با جرم ، متهم ، مجرم ، مدعی خصوصی ، شاکی و مسئولیت کیفری ناشی از جرم ارتباط دارد. مطابق ماده ۲ قانون مجازات اسلامی هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می شود. مقصود از مجرم هر شخصی (اعم از حقیقی و حقوقی) است که ارتکاب عمل مجرمانه به او نسبت داده شده و در دادگاه صالح صحت این انتساب احراز و اثبات شده باشد و در نهایت منظور از مسئولیت کیفری نسبت دادن عمل مجرمانه به متهم و به عبارت دیگر استحقاق مرتکب عمل مجرمانه به تحمل مجازات است.
جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت
جرائم در یک دسته بندی عمده به دو نوع قابل گذشت و غیرقابل گذشت تقسیم می شوند:
جرائم قابل گذشت ، جرائمی می باشند که شروع و ادامه تعقیب و رسیدگی و اجرای مجازات ، منوط به شکایت شاکی و عدم گذشت وی است.
جرائم غیر قابل گذشت ، جرائمی می باشند که شکایت شاکی و گذشت وی در شروع به تعقیب و رسیدگی و ادامه آنها و اجرای مجازات تأثیری ندارد.
در دعاوی کیفری ، طرفین دعوی می توانند حداکثر دو تا سه وکیل با توجه به دعوای مطروحه انتخاب و معرفی کنند. بیشتر پرونده های کیفری پس از تحقیقات مقدماتی در دادسرا به همراه کیفرخواست در دادگاه مطرح می شوند. از این رو وکیل هم در مرحله رسیدگی مقدماتی و هم دادرسی نقش دارد. در مرحله ی مقدماتی نیز متهم می تواتد در دادسرا یک نفر وکیل همراه خود داشته باشد.
تفاوت مسئولیت کیفری و مسئولیت مدنی
بین مسئولیت کیفری و مسئولیت مدنی تفاوتهایی وجود دارد که بسیار مهم است و عبارتند از :
- در مورد مسئولیت کیفری ، جامعه متضرر از وقوع اعمال مجرمانه است و در واقع مجازات مجرم را خواستار است ، در صورتی که در مسئولیت مدنی ، ضرر و زیان متوجه یک شخص خاص است. در مسئولیت مدنی ، چون عمل ارتکابی برهم زننده ی نظم عمومی جامعه نیست ، جامعه از خود دفاع نکرده و متضرر از جرم خسارتهای وارده به خود را از مرتکب مطالبه می کند. در نهایت در مسئولیت مدنی شخص در مقابل زیان دیده مسئول است و در مسئولیت کیفری جامعه زیان دیده اصلی است.
- هدف از مسئولیت کیفری مجازات مجرم است که به منظور دفاع از جامعه و نظم عمومی ، جبران خسارت آحاد جامعه و اصلاح و تجری سایر افراد اجرا میشود؛ ولی غایت از مسئولیت مدنی ، جبران خسارت شخص زیان دیده است.
- پارهای از جرایم با وجود اینکه دارای مجازات شدیدی هستند ، ولی چون برای دیگران ایجاد خسارت نمیکنند همراه با مسئولیت مدنی نیست مانند ولگردی و تکّدیگری ولی، هر جبران خسارتی که موجب مسئولیت مدنی است ، لزوماً جرم و موجب مسئولیت کیفری نیست مانند تصرف خارج از حّد متعارف یک مالک در ملک خود که سبب ضرر و زیان همسایهاش که تحت عنوان قاعده لاضرر در قانون و عرف شناخته می شود.
- برای تحقق جرم لزوما ، وجود سوءنیت یا قصد مجرمانه و یا تقصیر جزایی از ناحیه مرتکب جرم ، برای اثبات مسئولیت کیفری در تمامی جرایم اعم از عمدی و غیرعمدی (شبه عمدی ، خطای محض) الزامی است؛ در صورتی که از لحاظ حقوقی ، احراز مسئولیت مدنی نیازی به اثبات سوءنیت فاعل ضرر زننده ندارد ، بلکه خطاهایی که موجب مسئولیت مدنی میشوند به طور معمول از بیاحتیاطی یا بیمبالاتی یا مهارت نداشتن یا رعایت نکردن نظامات دولتی سرچشمه میگیرند و یا این که در برخی موارد ، قانون کسی را از نظر مدنی ملزم به جبران خسارت میکند بدون این که مرتکب تقصیری شده باشد.
- مراحل کشف ، تعقیب و تحقیق در امور کیفری از دادسرا و توسط ضابطین دادگستری تحت نظر دادستان مربوطه شروع می شود و سپس از طریق دادستان و با صدور قرار جلب به دادرسی در دادگاه ها اعم از کیفری یک و دو ، اطفال و نوجوانان و … مطرح می گردد ، اما رسیدگی به دعاوی حقوقی بدوا در دادگاه حقوقی عمومی مطرح میشود و نهادی به نام دادسرا در دعاوی مدنی وجود ندارد.
- احراز مسئولیت کیفری مستلزم بررسی شخصیت بزهکار است و عدالت ایجاب میکند که جنبه های فردی و روانی شخص مرتکب در زمان وقوع جرم بررسی شود تا اگر دارای شرایط ویژه از قبیل جنون ، صغر سن و سایر عوامل رافع مسئولیت کیفری بود شخص مرتکب فاقد مسئولیت کیفری شناخته می شود و قابل مجازات نخواهد بود در صورتی که در مورد مسئولیت مدنی ، مبنای تقصیر قابلیت انتساب عمل به واردکننده زیان نیست ، بلکه از نظر رعایت مصالح اجتماعی کافی است که موضوع را با رفتار یک انسان متعارف مورد مقایسه قرار داد.
نکته : شکایت از شخصی که مرتکب تخلف شده و مطابق قانون آن عمل جرم تلقی می شود برای آن عمل مجازات در نظر گرفته شده باشد و قاضی طبق قوانین رای کیفری صادر نماید ، شکایت “کیفری” یا ” شکوائیه ” نامیده میشود. نوشتن شکوائیه کیفری شیوه خاصی ندارد و مانند دعاوی حقوقی نیاز به فرم خاصی ندارد ، اما بهتراست شکوائیه منظم و مرتب از حیث جمله بندی و خوانا باشد و بهتر است که توسط وکیل تنظیم شود.

تفاوت بین دعاوی حقوقی و کیفری چیست؟
تفاوت دعوای کیفری و حقوقی
رویه در مورد دعاوی کیفری این گونه است که ، شکایت کیفری ابتدا در داسرا مطرح میشود ، یعنی باید شکوائیه خطاب به دادستان (به عنوان مدعی العموم) نوشته و مشخصات دقیق وکامل مشتکیعنه (کسی که از او شکایت می شود) از قبیل نام و نام خانوادگی و آدرس مشخص، مشروح شکایت نوشته شود و مدارک و مستندات به شکوائیه پیوست گردد. در صورتی که در دعاوی حقوقی نیازی به نوشتن شکوائیه و طرح آن در دادسرا نیست. همچنین مطابق ماده ۱۶ قانون آیین دادرسی کیفری هرگاه دعوای ضرر و زیان ابتداء در دادگاه حقوقی اقامه شود ، دعوای مذکور قابل طرح در دادگاه کیفری نیست ، مگر آنکه مدعی خصوصی پس از اقامه دعوی در دادگاه حقوقی ، متوجه شود که موضوع واجد جنبه کیفری نیز بوده است که در این صورت میتواند با استرداد دعوی ، به دادگاه کیفری مراجعه کند. اما چنانچه دعوای ضرر و زیان ابتداء در دادگاه کیفری مطرح و صدور حکم کیفری به جهتی از جهات قانونی با تأخیر مواجه شود، مدعی خصوصی میتواند با استرداد دعوی، برای مطالبه ضرر و زیان به دادگاه حقوقی مراجعه کند. چنانچه مدعی خصوصی قبلاً هزینه دادرسی را پرداخته باشد نیازی به پرداخت مجدد آن نیست.
یکی از مسائل مهم در مورد دعاوی ، تشخیص حقوقی یا کیفری بودن آن هاست به دلیل اینکه شیوه طرح هرکدام از این دعاوی متفاوت از دیگری است که در اینجا به بیان چند مورد از آن ها می پردازیم :
- دعوای کیفری مربوط به عملی است که برای مرتکب آن ، دادگاه مجازات تعیین میکند مانند جرم قتل ، جعل ، سرقت ، کلاهبرداری و خیانت در امانت … ولی برای دعوای حقوقی دادگاه مجازاتی در نظرنمیگیرد و فقط مرتکب عمل را به ملزم به دادن حقوق قانونی دیگران یا انجام تکالیفش می کند؛ مانند اجبار مستاجر به پرداختن اجاره بها مقرر در قرارداد اجاره ، تسلیم مال فروخته شده به خریدار و یا پرداخت ثمن معامله به بایع یا فروشنده ، الزام شوهر و یا پدر به دادن نفقه به زوجه یا فرزندان ، تمکین همسران از یکدیگر و ایفای وظایف زناشویی و …
- مطابق قانون آیین دادرسی مدنی طرح دعوای حقوقی باید در کاغذهای چاپی مخصوصی بنام دادخواست نوشته شود وگرنه قابل پذیرش نخواهد بود ، در صورتی که شکایت کیفری را می توان در برگه های معمولی تنظیم کرد و نیازی به فرم چاپ مخصوص نخواهد بود.
- در دعاوی حقوقی هرگاه خواهان از دعوای خود رجوع کند و دادخواست خود را مسترد نماید ، پرونده مختومه شده و جریان دادرسی متوقف می شود ، در صورتی که در بسیاری از دعاوی کیفری اگر شاکی خصوصی از شکایت خود صرف نظر نماید باز هم پرونده بسته نخواهد شد و مجرم به لحاظ غیرقابل گذشت بودن جرم مطابق قانون باید مجازاتی را متحمل شود ( مانند قتل، رشاء، زنا و…)
- درشکایت های کیفری ، به شکایت کننده شاکی یا مدعی خصوصی گفته میشود و به طرف او متشاکی یا مشتکی عنه و یا متهم گفته میشود و به موضوع پرونده نیز اتهام میگویند. اما در دعاوی حقوقی ، به دادخواست دهنده یا درخواست کننده خواهان میگویند ، به طرف او خوانده گفته میشود و به موضوع پرونده هم خواسته میگویند.
- برای دعوت کردن طرف شکایت کیفری ( متهم ) به دادگاه برگه ای بنام احضاریه برای او فرستاده میشود ولی برای دعوت کردن طرف دعوای حقوقی ( خوانده ) از ورقه ای بنام اخطاریه استفاده میکنند.
به دلیل اهمیت بسیاری زیادی که در دعاوی و پرونده های کیفری وجود دارد و اهمیت تشخیص دعاوی کیفری از حقوقی که شاید برای برخی افراد امکانپذیر نباشد مشورت با فردی که اطلاعات دقیقی در این موضوعات دارد بسیار مهم است و پیشنهاد ما به شما مشورت با وکلای متخصص و متبحر موسسه حقوقی سرآسا در امور کیفری است.